آیا غیبت مختص امام زمان (عج) است؟؟؟؟؟؟؟

آیا غیبت مختص امام زمان علیه اسلام است؟

ممکن است در اذهان این سئوال نقش ببندد که آیا غیر از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اشخاص دیگری نیز از  نظرها غایب گشته اند؟

با مرور تاریخ درمی یابیم که برخی از انبیاء و اولیای الهی نیز به دلایل مختلفی غایب گشته اند که به ذکر نمونه هایی از آن غیبتها می پردازیم :

1-  غیبت حضرت خضر: به اعتقاد اکثر مسلمین جهان و نوشته مورخان ، خضر پیغمبر از زمان حضرت موسی علیه السلام تا کنون زنده است و کسی از مکان یارانش اطلاعی ندارد . داستان وی با حضرت موسی در قرآن آیات 59 تا 82 سوره کهف ذکر شده است.

2-   غیبت حضرت موسی بن عمران (ع) :

ایشان از وطن، از فرعون و قوم او فرار نمود و داستانش در قرآن در سور مختلف آمده است. در طول غیبت هیچ کس از او اطلاعی نداشت و موسی را نمی شناخت، تا زمانیکه خداوند او را برانگیخت و او به دعوت خلق برخاست.

3-   غایب شدن یوسف بن یعقوب :

با وجود آنکه یعقوب پیغمبر بود و به او وحی می شد، ولی از غیبت فرزندش یوسف خبر نداشت و دیگر فرزندانش نیز بی خبر بودند تا اینکه پس از سالها غیبت این راز فاش گردید .

4-   غیبت حضرت یونس : 

وقتی قوم او بر مخالفت افزودند و او را اطاعت ننمودند . یونس (ع) از میان آنان گریخت و از نظر قوم خود پنهان گشت . خدا او را در شکم ماهی پنهان نمود و او را زنده نگاه داشت، سپس او را بیرون آورده و سالم به سوی قومش بازگردانید .

5-  داستان اصحاب کهف : اینان به خاطر حفظ دینشان از ترس مردم فرار کرده و 309 سال از نظر قوم غایب شده و به حالت ترس به غاری پناه بردند، تا آنکه خدا آنها را از خواب بیدار نموده و به سوی قومشان بازگرداند.

6-   داستان حضرت عزیز :

جریان ایشان در آیه 261 سوره بقره آمده که خداوند او و الاغش را صد سال می میراند و بعد او را زنده می گرداند در حالیکه آب و غذایش هنوز باقی و تغییری نکرده است .

7-   غیبت حضرت عیسی:  

یهود و نصاری بر کشته شدن ایشان اتفاق نظر دارند، اما خداوند با بیان اینکه او را نکشته و دار نزده اند بلکه مطلب بر آنان مشتبه گشته است ( نساء 156 ) ایشان را تکذیب کرد .

عیسی بن مریم هم اکنون زنده و غایب است و زمان ظهورحضرت مهدی ارواحنا له الفداه از آسمان به زمین فرود می آید . پیامبر اکرم صلوات الله علیه می فرمایند که در زمان ظهور، حضرت عیسی به امام زمان در نماز اقتدا می کند .

8-   غیبت حضرت ابراهیم :

در زمان تولد حضرت ابراهیم ، آزر منجم ، خبر تولد نوزادی را داده بود که سلطنت نمرود را بر هم خواهد زد . پس نمرود تصمیم به  کشتن او گرفت . به شهادت تاریخ بین 77 تا 100 هزار کودک پسر در این ماجرا کشته شدند اما نمرود نتوانست ابراهیم را بکشد . مادرش او را در غاری به دنیا آورد و همانجا بزرگ شد . گویند این غیبت 13 سال به طول انجامید.

9- غایب شدن حضرت صالح : حضرت صالح بر قوم ثمود که مردمی بت پرست بودند، مبعوث گردید .

شیخ صدوق در کمال الدین ، ج 1 ، ص 136 از حضرت صادق علیه السلام روایت می کند که :

صالح مدتی از نظر قومش غایب شد. صالح در روز غیبت مردی کامل و دارای شکمی هموار ، اندامی زیبا ، محاسنی انبوه و گونه هایی کم گوشت ، میانه رو و متوسط القامه بود. پس از غیبت ، وقتی به سوی قوم بازگشت تغییر کرده بود و او را نشناختند.

این مطالب نمونه هایی چند از غیبت انبیاء و اولیای الهی بود که به عنوان شاهد بر وجود غیبت در زمان قبل از ولی عصر (عج) ارائه گردید.

اولین سالگرد تاسیس وبلاگ منتظر کوچک مبارک باد



   
 



به ناگه چقدر زود
دیر می شود!!!!


اولین سالگرد تاسیس وبلاگ

منتظر کوچک
مبارک باد

                                

                                           
 
با عرض سلام خدمت تمامی دوستان

خیلی خوشحالم که توانستم یک سال در خدمت شما دوستان گرامی باشم و بتوانم مطالبی در مورد حضرت عصر در حالی که بسیار کم بود را ارائه بدم. ( هر چی کم و کسری دیدید به لطف خودتون ببخشید) خیلی این یک سال زود گذشت.

اگه یادتون باشه من چند ماه پیش یه نظر سنجی با موضوع : منتظر کوچک چگونه عمل کرده است را برگزار کردم و خوشبختانه شما دوستان هم در اون نظر سنجی شرکت کردید که جا داره از اینجا از همه تون تشکر کنم ، و دیدید که فکر کنم 57% آرا به گزینه عالی رای دادید و متشکرم.

چند ماه پیش که به قسمت مداحی نگاه می انداختم دیدم تعداد زیادی از دوستانی که نظر گذاشته بودند از کشورههای خارجه بودند و تشکر کرده بودند و ما هم در جوابشون باید بگیم وظیفه ما نسبت به اهل بیت بوده و خیلی بیشتر از این باید خدمت کنیم.واقعاً خوشحال شدم.باز هم ممنونم

خیلی از دوستان از من پرسیده بودند که من با کسی دیگر هم این وبلاگ را می چر خانم ، در جواب این عده از دوستان هم باید بگم : متاسفانه نه!!!!!!! تعداد زیادی از دوستان در خواست کرده بودند که من عکس خودم و مشخصاتمو بگم که من هم اقدام به گفتن  و نشان دادن این ها شدم:

من سجاد 14 ساله اهل یکی از مناطق جنوبی تهران هستم و هم اکنون در حال تحصیل در پایه ی اول دبیرستان هستم.

شما می تونید با کلیک در اینجا عکس من هم ببینید.

واقعاً ممنونم از همتون به خاطر اینکه یک سال تونستید منو تحمل کنید و اومدید نظر دادید و در بعضی از طرح هام شرکت کردید.ممنونم.  و آخرین دعای همیشگی ما و خدانگهدار.
  
       اللهم عجل لویک الفرج
 
       
            مولانا مهدی(عج) 

   

     

هفته بسیج بر تمامی بسیجیان دریادل مبارک باد

هفته بسیج بر تمامی پیروان ولایت و بسیجیان دریا دل مبارک باد

بسیج؛ دیروز امروز

 

 

« بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند».

امام خمینی

پنجم آذر ماه سال روز تشکیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) است و همین ایام بهانه ای شد تا بار دیگر نظری بیندازیم به نقش مسؤولیت های سنگین این نهاد که محدوده آن را همه کسانی تشکیل می دهند که دل در گرو تحقق اهداف و آرمان های بلند امام راحل(ره) و عملی شدن شعارهای نجات بخش انقلاب اسلامی دارند و در هر زمان با درک شرایط و موقعیت انقلاب و کشور از هیچ گونه خدمت و یاری رسانی به نظام و کشور دریغ نمی ورزند.

 

 

بسیج چیست و بسیجی کیست؟

اگر بخواهیم مفهوم بسیج و بسیجی را در ادبیات انقلاب اسلامی جستجو کنیم، چاره ای جز بیان مراد حضرت امام (ره) از بسیج و بسیجی نداریم. در اندیشه امام(ره) بسیج نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی  و حیاتی جامعه و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوند دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست.

به فرموده امام(ره) « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»(1)

از دیدگاه امام بسیجی کسی است که در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامی و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنی بسیجی بودن معیار و ملاکی است که بر اساس آن میزان تعهد اعضای آن به اصول و آرمان های انقلابی سنجیده می شود.

مأموریت های بسیج

مهم ترین مأموریت های بسیج را د رحال حاضر می توان بدین شرح خلاصه کرد:

  1. مقابله با استکبار: در رأس مأموریت های بسیج و ستیز با جهانخواران و به ویژه دشمن اصلی این انقلاب، امریکاست.

در یکی از پیام های امام(ره) به مناسب هفته بسیج در تاریخ 2 آذر 1367 می خوانیم:

«من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولان عرض می کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگ ترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریکا کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - موج می زند.

  1. قیام در مقابل انحرافات:

«اکنون که به حمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایت کاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است، در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتب های انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانش سراها و دانشگاه ها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشگاه ها و دبیرستان ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد». (6)

  1. تحمل صبر و مبارزه علمی و عملی

من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گل های معطر و نو شکفته جهان اسلام سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید...

 

 

4.      تعلیم و تربیت جوانان در جهت پاسداری از اصول و اهداف انقلاب و نظام

 «... بسیجیان در تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان مساعی جمیله خود را روز افزون کنند».(7)

پانوشت ها:

  1. صحیفه نور، جلد 21، ص 195.

2 و 3 . صحیفه نور، ج 14، ص 475. ج 6، ص 175.

4. بیانات امام (ره) در جمع اعضای هیات نمایندگی عالی رتبه روحانی عربستان – 1/2/58.

5. صحیفه امام جلد 21، ص 54، 2/9/67.

6. صحیفه نور – جلد 21، ص 192.

7. صحیفه امام، جلد 15، ص 232.

8. صحیفه نور ، جلد 21، ص 18و19.

9. صحیفه امام، ج 21، ص 196.